ستایش از آنِ خداوند است، او را میستاییم، از او یاری میجوییم و از او راهنمایی میطلبیم و از شر نفس و از اعمال بد خودمان به او پناه میبریم. هر کس را که خدا هدایت کند، کسی نتواند او را گمراه کند و هر کس را که خدا گمراه کند، هرگز یاور و راهنمایی نخواهد یافت.
و شهادت میدهم که هیچ معبودی جز الله نیست، یگانه است و شریکی ندارد، این اقراری است به ربوبیت او و رد کسی که منکر او شده و به او کفر ورزیده است. و شهادت میدهم که سرور ما محمد -صلی الله علیه و سلم- ، تا زمانی که انسانی وجود داشته باشد، سرور مخلوقات و انسان ها است. خداوندا، بر سرور ما محمد و بر خاندان و اصحاب و فرزندان و دوستداران و پیروانش تا روز قیامت درود و سلام و برکت فرست.
بارالها! بر محمد، خاندان، یاران و فرزندانش و کسانی که او را دوست دارند و کسانی که تا روز قیامت از او پیروی میکنند، درود و سلام و برکت فرست.
بارالها! جز آنچه تو به ما آموخته ای، هیچ علمی نداریم، همانا تو دانای حکیمی. خداوندا! آنچه برای ما سودمند است به ما بیاموز و ما را از آنچه آموختهای بهرهمند گردان و بر دانش ما بیفزا. خدایا! حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را باطل بنما و ما را از آن بازدار و ما را از کسانی قرار ده که سخن را میشنوند و از بهترینِ آن پیروی میکنند و ما را به رحمت خود در زمرهی بندگان شایستهات داخل فرما.
برادران گرامی، گفتهاند: هر که خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است. ای انسان، تو کیستی؟ آیا میدانی که تو برترین و والاترین آفریده نزد خداوند هستی؟ چرا که خداوند سبحان، هنگامی که امانت را در عالم ازل بر آسمانها، زمین و کوهها عرضه کرد، آنها از پذیرش آن بیمناک شدند و آن را نپذیرفتند؛ اما انسان، آن را بر دوش گرفت و وقتی انسان پذیرفت که حامل امانت باشد، در پیشگاه خداوند به مقام والای "مخلوق اول" دست یافت. از همین رو، خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه را برای شناخت خودش و اکرام بنده در اختیار او قرار داد. هر چیزی در این جهان، تو را به خداوند راهنمایی میکند (شناخت خدا) و هر چیزی برای بهرهمندی تو نهاده شده است (اکرام تو). مؤمن در ازای عطا برای شناخت باید ایمان بیاورد و در ازای عطا برای اکرام خودش باید شکرگزار باشد. پس اگر ایمان آورد و شکر کرد، هدف از آفرینش خود را محقق ساخته است و در این صورت، دیگر نیازی به امتحانات الهی نیست. بنابراین، انسان از نظر رتبه، مخلوق نخست است، چرا که مسئولیتِ امانت را پذیرفت؛ گویی به زبان حال گفت: پروردگارا، من آمادهام. و چون این بارِ گران را پذیرفت، خداوند آنچه در آسمانها و زمین است، همه را در اختیار او قرار داد تا او را بشناسد و خودش نیز گرامی داشته شود. پس هم برترین است و هم گرامی ترین.
﴿ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِىٓ ءَادَمَ وَحَمَلْنَٰهُمْ فِى ٱلْبَرِّ وَٱلْبَحْرِ وَرَزَقْنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلْنَٰهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍۢ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا (70) ﴾
﴿ و به راستى فرزندان آدم را گرامى داشتيم و در بيابان و دريا آنان را [بر مركب و غير آن] سوار كرديم و از پاكيزهها به آنان روزى داديم و آنان را بر بسيارى از آفريدگان خويش چنان كه بايد برترى داديم ﴾
پس علاوه بر این که انسان در مقام نخست است، گرامی داشته شده و مکلف نیز میباشد، مکلف به عبادت الله متعال. خداوند متعال میفرماید:
﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56) ﴾
﴿ و جنّ و انس را نيافريدهام جز براى آنكه مرا بندگى كنند ﴾
عبادت، علت وجود است، چرا شما در این جهان هستی وجود دارید؟ برای این که الله متعال را عبادت کنید.
برادران ارجمند، عبادت یعنی خضوع در برابر دستور الهی، فروتنی در برابر آموزه های آفریدگار، خشوع در مقابل معبود باعظمت، خضوع در برابر آفریدگار آسمان ها و زمین، شما بنده اید و الله پروردگارتان، بنده، بنده است و پرودگار پروردگار، وظیفه تو در دنیا این است که فرمانبردار دستورالعمل ها و آموزه های آفریدگار باشی، تنها مقامی که باید از فرامینش اطاعت و پیروی کنید، آفریدگار است زیرا آگاه از هر چیز است.
﴿ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُواْ دُعَآءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُواْ مَا ٱسْتَجَابُواْ لَكُمْ وَيَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ (14) ﴾
﴿ اگر آنان را [به فرياد] خوانيد، فراخواندن شما را نمىشنوند و اگر [به فرض محال] بشنوند برايتان اجابت نكنند. و روز قيامت شرك شما را انكار مىكنند. و هيچ كس مانند [خداوند] آگاه با خبرت نمىكند ﴾
برادران ارجمند، عبادت دلیل وجود ماست، هم عبادت آیینی وجود دارد و هم عبادت تعاملی. عبادات آیینی عبارت است از:
(( بُنِيَ الإسْلَامُ علَى خَمْسٍ: شَهَادَةِ أنْ لا إلَهَ إلَّا اللَّهُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللَّهِ، وإقَامِ الصَّلَاةِ، وإيتَاءِ الزَّكَاةِ، والحَجِّ، وصَوْمِ رَمَضَانَ ))
(( اسلام بر پنج چیز بنا شده است: شهادت این که معبودی جز الله نیز و محمد فرستادهی اوست، اقامهی نماز، پرداخت زکات، حج و روزهی رمضان ))
[ بخاری ومسلم از عبد الله بن عمر ]
این ها عبادات آیینی هستند. عبادت های تعاملی هم وجود دارند. وقتی سیدنا جعفر رضی الله عنه، با نجاشی ملاقات کرد و نجاشی دربارهی اسلام از او پرسید، وی در جواب گفت: «ای پادشاه، ما قومی جاهل بودیم که بت ها را میپرستیدیم، فحشا میکردیم، گوشت مردار میخوردیم، صلهی رحم را قطع میکردیم تا این که الله متعال شخصی را از میان مبعوث کرد که در امانتداری، صداقت، پاکدامنی و نسبش میان ما معروف و زبانزد بود ـ یعنی اگر با تو سخن بگوید؛ راستگوست، اگر با تو معامله کند؛ امانتدرا و قابل اعتماد است، اگر شهوتش برانگیخته شود؛ پاکدامن است و علاوه بر تمام این ها از نسبی شریف و بزرگوار است ـ وی ما را به وحدانیت الله و عبادتش فرا خواند و اینکه دست از پرستش سنگ ها و بت هایی که ما و پدران نیاکان ما به جای الله عبادت میکردیم، برداریم ـ از اینجا عبادات تعاملی آغاز میشود ـ وی ما را به صداقت و راستگویی، ادای امانت، برقراری صلهی رحم، حسن همسایگی، دست کشیدن از کارهای حرام و خونریزی فرمان داد ـ حقیقت بسیار دقیق و مهم این است که عبادات آئینی که در رأس آن نماز، سپس روزه، سپس حج، سپس زکات و بر زبان آوردن شهادتین است، تنها زمانی میتوان ثمره اش را چید که عبادات تعاملی به درستی انجام شود ـ ترک نیم گرم از مال حرام بهتر از هشتاد حج بعد از اسلام آوردن است. ما عبادات آئینی داریم که بیشتر مسلمانان در سراسر دنیا آن را انجام میدهند، از نماز گرفته تا روزه و حج و زکات و بر زبان آوردن شهادتین، اما عبادات تعاملی یعنی در خرید و فروش، در داد و ستد، در خانه و بازار و با دوستانت از روش الله فرمانبرداری کنید، در تمام حرکات و سکناتت از روش الهی پیروی کنید. این است عبادت تعاملی. حقیقت دقیق این دیدار نیکو که من بیش از هر کس از آن خرسند و شادمان هستم ـ این است که عبادات آئینی تنها زمانی مورد قبول و درست است و نتیجه دارد که عبادات تعاملی به درستی انجام شود و تنها بر اساس دلیل قابل قبول است، اگر دلیل و برهان نباشد، هرکسی هر چه میخواهد میگوید. پیامبر اکرم علیه الصلاة والسلام میفرماید:
(( لأعلمنَّ أقوامًا من أمتي يأتون يومَ القيامةِ بحسناتٍ أمثالِ جبالِ تهامةَ بيضًا فيجعلُها اللهُ -عزَّ وجلّ- هباءً منثورًا، قال ثوبانُ: يا رسولَ اللهِ صِفْهم لنا جَلِّهم لنا أن لا نكونَ منهم ونحنُ لا نعلمُ، قال: أما إنهم إخوانُكم ومن جِلدتِكم ويأخذون من الليلِ كما تأخذون ولكنَّهم أقوامٌ إذا خَلْوا بمحارمِ اللهِ انتهكُوها ))
(( اقوامی از امتم را معرفی خواهم نمود که روز قیامت با نیکی ها و حسناتی به اندازه و سفیدی کوه های تهامه میآیند اما خداوند عز وجل همهی آن ها را بسان پنبه هایی حلاجی شده میگرداند، ثوبان گفت: ای رسول الله، ویژ گی هایشان را برایمان توصیف کن تا ندانسته از آنان نباشیم. پیامبر فرمود: «آنان برادرانتان و هم نوع شما هستند و شب ها را نیز مانند شما سپری میکنند ولی افرادی اند که اگر در تنهایی در معرض حرام های الهی قرار گیرند آن را مرتکب می شوند ))
[ ابن ماجه از ثوبان بردهی آزادشدهی رسول الله ]
کسی که چنان تقوایی نداشته باشد که وی را در خلوت از نافرمانی خدا باز دارد خداوند به اعمال او اهمیتی نمی دهد. این نماز است:
(( لأعلمنَّ أقوامًا من أمتي يأتون يومَ القيامةِ بحسناتٍ أمثالِ جبالِ تهامةَ بيضًا فيجعلُها اللهُ -عزَّ وجلّ- هباءً منثورًا، قال ثوبانُ: يا رسولَ اللهِ صِفْهم لنا جَلِّهم لنا أن لا نكونَ منهم ونحنُ لا نعلمُ، قال: أما إنهم إخوانُكم ومن جِلدتِكم ويأخذون من الليلِ كما تأخذون ولكنَّهم أقوامٌ إذا خَلْوا بمحارمِ اللهِ انتهكُوها ))
(( اقوامی از امتم را معرفی خواهم نمود که روز قیامت با نیکی ها و حسناتی به اندازه و سفیدی کوه های تهامه میآیند اما خداوند عز وجل همهی آن ها را بسان پنبه هایی حلاجی شده میگرداند، ثوبان گفت: ای رسول الله، ویژ گی هایشان را برایمان توصیف کن تا ندانسته از آنان نباشیم. پیامبر فرمود: «آنان برادرانتان و هم نوع شما هستند و شب ها را نیز مانند شما سپری میکنند ولی افرادی اند که اگر در تنهایی در معرض حرام های الهی قرار گیرند آن را مرتکب می شوند ))
روزه:
(( مَن لَمْ يَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ والعَمَلَ به، فليسَ لِلَّهِ حَاجَةٌ في أنْ يَدَعَ طَعَامَهُ وشَرَابَهُ ))
(( کسی که دست از سخن و شهادت دروغ و عمل به آن برندارد، خداوند نیازی به روزه گرفتنش ندارد ))
یعنی کالاها و پارچه های دکان که بر لبهی این پارچه ها حک شده: ساخت آمریکا. این دروغ است. «کسی که دست از سخن و شهادت دروغ و عمل به آن برندارد، خداوند نیازی به روزه گرفتنش ندارد» این روزه است.
زکات:
﴿ قُلْ أَنفِقُواْ طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمْ ۖ إِنَّكُمْ كُنتُمْ قَوْمًا فَٰسِقِينَ(53) ﴾
﴿ بگو: چه با رغبت و چه با بى ميلى انفاق كنيد، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد. بى گمان شما گروهى نافرمان هستيد ﴾
حج: در روایات آمده است: «کسی که با مال حرام حج کند، به محض این که پا در رکاب بگذارد و بگوید: اللهم لبیک، ندا برافراشته میشود که: لبیک و سعدیک تو قبول نیست، حجت به خودت باز میگردد.»
شهادت:
(( مَنْ قالَ لا إلهَ إلَّا اللهُ مخلصًا دخلَ الجنة، قيل: وما إخلاصُها؟ قال: أنْ تحجِزَه عن محارمِ اللهِ ))
(( کسی که خالصانه لا اله الا الله بگوید، وارد بهشت میشود، گفته شد: چگونه خالصانه بگوید؟ فرمود: «این که وی را از حرام های الله باز بدارد ))
[ طبرانی از زيد بن أرقم ]
بنا به دلایل قطعی قرآن و نبوی، عبادت های آئینی که عبارتند از نماز، روزه، حج، زکات و بر زبان آوردن شهادتین قبول نمیشود و به ثمر نمینشیند بلکه حتی درست نیست مگر زمانی که عبادات تعاملی به نحو صحیح و درست ادا شود. بنابراین دین، فقط مسجد نیست، در مسجد فرامین آفریدگار را دریافت میکنید، در مسجد، در حین نماز بها را دریافت میکنید، عبادت در خانه است، عبادت در خانه ات است.
(( خيرُكُم خيرُكم لِأهْلِهِ، وَأَنَا خيرُكم لِأَهْلِي ))
(( بهترین شما، بهترینتان برای خانواده اش است و من بهترین شما برای خانواده ام هستم. ))
[ ترمذی وابن ماجه از عائشه أم المؤمنين ]
یعنی گاهی انسان، ناخودآگاه خود را زیبا و آراسته میکند، زیباترین لباس هایش را میپوشد، عطر به خود میزند، لبخند میزند، دست میدهد، خم و راست میشود، از مهمان پذیرایی می کند و به وی خوش آمد میگوید، این ها برای خارج از خانه است.اما در داخل خانه عبوس و ترش رو است. به همین خاطر پیامبر اکرم به این مفهوم اشاره کرده و فرموده است: «بهترین شما، بهترینتان برای خانواده اش است و من بهترین شما برای خانواده ام هستم». وقتی که کسی نیست که تو را محاکمه کند، یا رفتارت را تصحیح کند، یا از تو انتقاد کند، تو سرپرست خانواده هستی، اصل این است که الله متعال را در خانه عبادت کنی.
برادران گرامی، حقیقت اصلی آن جاست که سیدنا جعفر ـ رضی الله عنه ـ وقتی نزد نجاشی رفت و ونجاشی دربارهی دینشان از وی پرسید، او در جواب گفت: ما قومی جاهل بودیم که بت ها را عبادت میکردیم، مرتکب فحشا میشدیم، گوشت مردار میخوردیم، صلهی رحم را قطع میکردیم، به همسایگان و کسانی که به پناه میآوردند، بدی مینمودیم تا این که الله متعال شخصی را از میانمان بر ما مبعوث کرد که در امانتداری، صداقت و راستگویی، پاکدامنی و نسبش برای ما معروف و زبانزد بود، او ما را به عبادت و یگانگی الله و ترک پرستش سنگ ها و بت هایی که پدران و اجدادمان میپرستیدند؛ فراخواند، ما را به راستگویی، امانتداری، نیکی به همسایه، برقراری صلهی رحم و دست کشیدن از حرام ها و خونریزی فرمان داد.»
برادران ارجمند، هیچ تعریفی مانند تعریف سرور تابعین، حسن بصری از انسان جامع و مانع و زیبا نیست. می گوید: «انسان، چند روز است، با گذشت هر روز، بخشی از وی نیز از بین می رود». شما خود زمان هستید، چند روز هستید، سپری شدن هر روز برابر است با سپری شدن بخشی از شما، به همین جهت است که الله متعال برای تو ای انسان سوگند خورده و میفرماید:
زمانه، منظور زمان مطلق است، ای انسان، برایت سوگند یاد میکنم. چون تو زمان هستی، پس به زمان مطلق برایت سوگند یاد کرده و فرموده است:
﴿وَالْعَصْرِ﴾ جواب قسم:
﴿ إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ (2) ﴾
﴿ كه انسان در زيانكارى است ﴾
بنابراین، پررودگار و خالق و آفرینندهی ما برای ما قسم یاد میکند و در جواب قسم میگوید که ما زیانکار هستیم، تفسیر و شرح این امر چیست؟ تفسیرش این است که گذشت زمان به تنهایی باعث سپری شدن و تمام شدن شما میشود، شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه، اولین هفته سپری شد سپس هفتهی دوم، سوم، چهارم، سپس اولین ماه گذشت و بعد از آن چهار ماه، که با گذشت آن یک فصل میگذرد، با سپری شدن چهار فصل، یک سال میگذرد، سپس سال ها میگذرد، سپس ده سال که مصادف با یک دهه است. شما چند دهه هستید، ممکن است انسان بی آنکه متوجه شود، اجلش به پایان برسد. در روایات آمده است که: «ندا داده میشود که ای بنده ام، همه بازگشتند و تو را رها کردند، در خاک دفنت کردند، اگر هم همراه تو میماندند، هیچ سودی برایت نداشتند، تنها من برایت باقی مانده ام، من زنده ای هستم که هرگز نمیمیرد» به همین خاطر امام شافعی در مورد سورهی «العصر» میگوید: اگر مردم در این سوره بیندیشند و تدبر کنند، برایشان کافی است.
﴿ وَالْعَصْرِ (1) إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ (2) إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوْاْ بِٱلْحَقِّ وَتَوَاصَوْاْ بِٱلصَّبْرِ (3) ﴾
﴿ سوگند به زمان (1) كه انسان در زيانكارى است (2) مگر آنان كه ايمان آوردهاند و كردار شايسته كردهاند و همديگر را به حق سفارش و همديگر را به شكيبايى توصيه كردهاند (3) ﴾
ارکان نجات پس از «إلا» ذکر شده است. امام شافعی عبارات پس از «إلا» را ارکان نجات نامیده است. چه چیزی تو را از خسارت و زیان نجات خواهد داد؟ این که علم و آگاهی ات را نسبت به الله بیشتر سازی، پیامبر اکرم در دعایش میفرماید: «در طلوع فجر روزی که در آن بر علم و آگاهی من از الله افزوده نشده است؛ برکت داده نشود و نه در طلوع خورشید روزی که به الله نزدیک تر نشدم، برکت داده نشود.»
پس هر روز باید بر علم و تقرب ما نسبت به الله افزوده شود، اما زیانکار و فریب خورده کسی است که دو روزش مثل هم باشد.
برادران گرامی، «وَالْعَصْرِ* إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ* إِلَّا» اولا: کسانی که ایمان آوردند و به جستجوی حقیقت پرداختند، اما حقیقت چیست؟ چرا من در این دنیا هستم؟ چرا به این دنیا آورده شده ام؟ مرگ چیست؟ پس از مرگ چه اتفاقی میافتد؟ بهشت چیست؟ آتش چیست؟ این ها کلیات دین هستند، بیماری خطرناکی میان مسلمانان رواج دارد و آن غرق شدن در جزئیات دین است، آنان از مقاصد و اهداف دور شده اند، ممکن است به خاطر قدرت مرتکب حرامی شود، ممکن است ناخواسته و بدون این که احساس کند؛ همسایه اش را آزار دهد، بنابراین باید انسان به درک و فهم برسد.
﴿وَالْعَصْرِ* إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ*إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ اکنون وقت حرکت است، شما موجودی متحرک هستید، این میز جسمی ساکن و ثابت است، اما شما متحرک هستید، چه چیزی شما را به حرکت وامی دارد؟ نیاز به غذا و نوشیدنی آن هم برای بقای فردی. شما به خاطر بقا و زنده ماندن میخورید و میآشامید و به خاطر حفظ نسل ازدواج می کنید و به خاطر حفظ نام و نشان به موفقیت دست مییابید، شما سه نیاز دارید، میخورید، مینوشید و تولید مثل میکنید. روانشناسان این را خودنمایاندن مینامند، این که شما را با انگشت نشان دهند یعنی به شهرت برسید، این دکتر بهترین است. این نیاز سوم یعنی داشتن نام و نشان بسیار مهم است. نیازهای اساسی سه گانه در این دین تحقق مییابد. بنابراین بشر، با وجود اختلاف ملت ها و امت ها، گرایش ها، نژادها، نسب ها و قبیله هایشان خارج از این دو الگوی ذکر شده در این آیه نیستند:
﴿ وَٱلَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ (1) وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ (2) وَمَا خَلَقَ ٱلذَّكَرَ وَٱلْأُنثَىٰٓ (3) إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّىٰ (4) ﴾
﴿ سوگند به شب چون فرو پوشاند (1) و سوگند به روز چون پديدار شود (2) و به ذاتى كه نر و ماده را آفريد (3) که بى گمان تلاش شما پراكنده است (4) ﴾
هفت ملیارد و دویست ملیون که هر یک برای خود هدفی دارد ولی الله جل جلاله، همهی این افراد را در دو دسته رده بندی میکند، الله متعال میفرماید:
﴿ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَٱتَّقَىٰ (5) وَصَدَّقَ بِٱلْحُسْنَىٰ (6) ﴾
﴿ پس امّا كسى كه بخشيد و پرهيزگارى كرد (5) و [آيين] نيك را تصديق كرد (6) ﴾
عقیده: راست گفت که انسان برای بهشت آفریده شده بنابراین در معصیت الله تقوا پیشه کرد، زندگی اش را بر اساس عطا و بخشش بنا کرد، از مالش بخشید، از وقتش، از کارش، از مهارت و تلاشش بخشید.
﴿ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسْتَغْنَىٰ (8) وَكَذَّبَ بِٱلْحُسْنَىٰ (9) ﴾
﴿ و امّا هر كس كه بخل ورزيد و [خود را] بى نياز شمرد (8) و [آيين] نيك را دروغ انگاشت (9) ﴾
زیرا او بهشت را تکذیب کرد و به دنیا ایمان آورد پس خود را از طاعت الله بی نیاز دانست، زندگی اش را بر اساس گرفتن بنا کرد. بنابراین در رأس هرم بشریت دو گروه وجود دارند: قدرتمندان و پیامبران. قدرتمندان جسم را در اختیار گرفتند و پیامبران دل ها را تسخیر نمودند. پیامبران برای انسان ها زیستند و قدرتمندان، انسان ها را در خدمت گرفتند. پیامبران در نبودشان ستایش میشوند درحالی که قدرتمندان فقط در حضورشان ستایش میشوند. بنابراین میتوان تمام بشر را فقط به دو گروه تقسیم کرد: پیروان پیامبران و پیروان قدرتمندان. پیروان انبیا از عمل صالح و کار نیک شادمان میشوند، عطا و بخشش آنان را خوشحال میکند درحالی که پیروان قدرتمندان، هدفی جز گرفتن ندارند. یک انسان میبخشد و دیگری میگیرد. پس هزار بار خوشا به حال پیروان پیامبران!
برادران گرامی: ﴿فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَٱتَّقَىٰ* وَصَدَّقَ بِٱلْحُسْنَىٰ﴾ زیرا وی بهشت را باور کرد و بدان ایمان آورد پس از معصیت الله پرهیز کرد، چون به بهشت ایمان داشت؛ زندگی اش را بر اساس بخشش و عطا بنا نمود. ﴿وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسْتَغْنَىٰ* وَكَذَّبَ بِٱلْحُسْنَىٰ﴾ از آنجایی که بهشت را تکذیب نموده و دروغ شمرد، از اطاعت و فرمانبرداری الله احساس بی نیازی نمود و زندگی اش را بر اساس گرفتن و جمع کردن بنا کرد. حال چه چیزی مایهی خشنودی شما میشود؟ امتحانی بسیار دقیق است که عطا کنی یا بگیری؟ اگر عطا کردن و بخشش شما را خشنود میسازد ـ قسم به پروردگار کعبه که شما از پیروان پیامبران هستید اما اگر گرفتن و جمع کردن مایهی خشنودی شما میگردد؛ پس شما از پیروان قدرتمندان هستید. پس برادران عزیز، الله عز وجل، در ابتدای سوره و در اولین آیه و در اولین کلمه چنین میفرماید:
﴿ ٱقْرَأْ بِٱسْمِ رَبِّكَ ٱلَّذِى خَلَقَ (1) ﴾
﴿ بخوان به [يمن] نام پروردگارت كه [سراسر هستى را] آفريد (1) ﴾
جمادات، مخلوقاتی مادی هستند که وزن و حجم داشته و سه بعد دارند. گیاه هم همین طور است اما رشد میکند، حیوان نیز اینگونه است اما حرکت میکند. اما انسان موجودی مادی است که وزن و حجم دارد و در فضا جا میگیرد و سه بعد دارد، مانند گیاهان رشد میکنند، مانند دیگر مخلوقات و حیوانات حرکت میکنند ولی میتواند فکر کند و بیندیشد. او نیازی بسیار بزرگ دارد، نیازی والا، نیاز به طلب معرفت و شناخت، کسی که نیازی به معرفت و شناخت ندارد، از سطح انسانیت به سطحی که لایقش نیست تنزل مییابد.
﴿ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَٱلْأَنْعَٰمِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا (44) ﴾
﴿ آيا مىپندارى بيشترشان مىشنوند يا خرد مىورزند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه اينان گمراهترند ﴾
﴿ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُواْ تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ ٱلْعَدُوُّ فَٱحْذَرْهُمْ ۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (4) ﴾
﴿ و چون آنان را ببينى، بدنهايشان تو را به شگفتى وادارد. و اگر [سخن] بگويند به گفته آنان گوش فرا مىدهى. گويى آنان الوارهايى تكيه داده به ديوارند. هر بانگى را ضد خويش مىانگارند. آنان دشمناند. پس از آنان بر حذر باش. خداوند لعنتشان كرد. از [حق] به كجا گردانده مىشوند؟ ﴾
﴿ وَمَا يَسْتَوِى ٱلْأَحْيَآءُ وَلَا ٱلْأَمْوَٰتُ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَآءُ ۖ وَمَآ أَنتَ بِمُسْمِعٍۢ مَّن فِى ٱلْقُبُورِ (22) ﴾
﴿ و [دل] زندگان و [دل] مردگان برابر نمىشوند. خداوند به هر كس كه بخواهد، مىشنواند و تو نخواهى توانست [پيام دعوت را] به گور خفتگان بشنوانى ﴾
الله عز وجل در آیهی دیگر که بسیار سخت تر و شدیدتر است چنین میفرماید:
﴿ مَثَلُ ٱلَّذِينَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوْرَىٰةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ ٱلْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًۢا ۚ بِئْسَ مَثَلُ ٱلْقَوْمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِـَٔايَٰتِ ٱللَّهِ ۚ وَٱللَّهُ لَا يَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ (5) ﴾
﴿ داستان آنان كه [حكم] تورات بر آنان تكليف شد، سپس [چنان كه بايد] رعايتش نكردند، مانند داستان درازگوشى است بر او كتابهايى چند. چه بد است داستان گروهى كه آيات خدا را دروغ انگاشتند. و خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمىكند ﴾
بنابراین اگر دنیا را میخواهید؛ باید در پی علم و دانش باشید، اگر آخرت را میخواهید باید در پی علم و دانش باشید، اگر هر دو را با هم میخواهید؛ باز هم باید در پی علم و دانش باشید، اما زمانی علم بخشی از خودش را در اختیارت قرار میدهد که تو با تمام وجود خود را در اختیارش بگذاری، اما اگر بخشی از خودت را به آن اختصاص دهی، هیچ چیزی به تو نخواهد داد. شخص تا زمانی که در طلب علم و دانش باشد؛ عالم است اما اگر گمان برد که همه چیز را میداند، در این صورت نادان است. طالب علم و دانش آخرت را بر دنیا ترجیح داده و هر دو را با هم به دست میآورد اما جاهل، دنیا را بر آخرت ترجیح داده و هر دو را با هم از دست میدهد.
این سخنانم را میگویم و از الله باعظمت برای خود و شما طلب مغفرت و آمرزش میکنم، پس از او مغفرت بطلبید تا شما را بیامرزد، پس خوشا به حال توبه کنندگان و استغفار کنندگان
حمد و سپاس پروردگار عالمیان، گواهی میدهم که معبودی جز الله که ولی صالحان است؛ وجود ندارد، گواهی میدهم که سرورمان محمد بنده و فرستادهی اوست، او که صاحب اخلاق عظیم و والاست، پروردگار، بر سررومان محمد درود و سلام بفرست و بر خاندان مطهرش و اصحاب نیک و پاکش.
برادران گرامی، الله عز وجل، با چشم قابل مشاهده نیست ولی عقل ها او را درک می کنند. خداوند عز وجل از طریق آیات و نشانه هایش شناخته میشود، خداوند متعال میفرماید:
﴿ تِلْكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِٱلْحَقِّ فَبِأَىِّ حَدِيثٍ بَعْدَ ٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ يُؤْمِنُونَ (6) ﴾
﴿ اين نشانههاى خداست كه آنها را به راستى بر تو مىخوانيم. پس بعد از [پند] خداوند و آيات او به چه سخنى ايمان مىآورند ﴾
آیات الهی سه نوع است: آیات کونی که مخلوقاتش است، آیات تکوینی که افعال الهی است و آیات قرآنی که کلامش است. این سه کانال برای معرفت و شناخت الله متعال عز وجل قابل استفاده است. از آیات و نشانه های هستی آن است که زمین پیرامون خورشید میچرخد اما مدارش به شکل دایره نیست بلکه به شکل بیضی است. شکل بیضی دو قطر دارد، یک قطر کوچک و یک قطر بزرگ. زمین دو قطر دارد، قطر طولانی تر به سمت قطر کوچک تر حرکت میکند، نیروی جاذبهی زمین هست هست، نیروی جاذبه نیز مربوط به یک توده است. همین طور مسافت و فاصله، اگر مسافت در اینجا کاهش یابد، باید جذب خورشید شود، اگر زمین جذب خورشید شود؛ در یک ثانیه تبخیر میشود، تمام قاره ها و اقیانوس ها در یک ثانیه تبخیر میشوند زیرا درجهی حرارت یک ملیارد درجه است، ارقامی نجومی. چه اتفاقی میافتد؟ زمین سرعتش را زیاد میکند تا این افزایش سرعت نیروی گریز از مرکز را ایجاد شده و با نیروی جاذبه مقابله نموده و بدین ترتیب در مسیر حرکتش باقی بماند.
﴿ إِنَّ ٱللَّهَ يُمْسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَآ إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِۦ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (41) ﴾
﴿ بى گمان خداوند آسمانها و زمين را نگاه مىدارد از آنكه از جاى بلغزند. و اگر بلغزند، پس از آن هيچ كس غير از خدا آنها را نگاه نمىدارد. بى گمان او بردبار آمرزگار است. ﴾
یعنی از مسیرش منحرف می شود. زمین به مسیرش ادامه میدهد و وقتی به قطر طولانی تر میرسد، مسافت طولانی تر شده و جاذبه کمتر میشود و احتمال دارد که از محدودهی جاذبهی خورشید خارج شود که در این صورت به سمت فضا پرتاب شده و حرارت زمین به دویست و شصت درجه زیر صفر میرسد. اگر زمین جذب خورشید شود؛ نابود میشود. هم چنین اگر از محدودهی جاذبهی خورشید به طور کامل خارج شود نیز از بین میرود، اما چه کسی این آسمان ها و زمین را از نابودی و زوال حفظ میکند؟ الله متعال چنین میکند.
﴿ وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِۦ وَٱلْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُۥ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطْوِيَّٰتٌۢ بِيَمِينِهِۦ ۚ سُبْحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67) ﴾
﴿ و خداوند را چنان كه سزاوار بزرگى اوست، ارج ننهادند. و روز قيامت زمين، يك جا در قبضه [قدرت] اوست. و آسمانها در دست [قدرت] او درهم نورديده شوند. او پاك و منزّه است و از آنچه شرك مىآورند برتر است ﴾
نشانه ها و آیات هستی، کوتاه ترین راه برای شناخت و معرفت الله است و نیز وسیع ترین دروازه ای که می توانیم از طریق آن به بارگاه الله راه یابیم، زیرا این آیات و نشانه ها مستقیما ما را در برابر عظمت الله قرار میدهد.
بارالها، ما را در زمرهی هدایتیافتگانت هدایت فرما، و در جمع کسانی که به آنان عافیت بخشیدی، عافیت عطا کن. ما را در زمرهی کسانی قرار ده که سرپرستیشان را بر عهده گرفتی، و در آنچه به ما بخشیدی، برایمان برکت قرار ده. ما را از شرّ آنچه مقدر فرمودهای، در امان بدار. قطعا تو حکم میکنی و کسی بر تو حکم نمی کند. بیگمان، کسی که با تو دوستی کند، خوار نمیشود، و کسی که با تو دشمنی ورزد، هرگز عزیز نخواهد شد. پروردگارا، بزرگ و والاست نامت، و تو را سپاس بر آنچه مقدر کردهای. خدایا، دین ما را که پناه ماست، برایمان اصلاح فرما، و دنیای ما را که در آن زندگی میکنیم، سامان ده، و آخرتمان را که بازگشت ما به سوی آن است، نیکو گردان. زندگی را وسیلهای قرار ده برای افزونی در هر نیکی، و مرگ را آسایشی قرار ده از هر بدی، ای پروردگار جهانیان. خدایا، حاکمان مسلمان را در شرق و غرب زمین، به آنچه که تو دوست داری و میپسندی، موفق بدار. میان آنان الفت و اتحاد برقرار کن، و کلمهی آنان را یکی گردان، و آنان را بر طاعت خود یاری ده، ای پروردگار. خدایا، حاکمان مسلمان را در راه جلوگیری از خونریزی مسلمانان یاری کن. خدایا، خون مسلمانان را در سرزمین شام حفظ فرما و آنان را بر دشمنانت پیروز گردان، ای پروردگار بخشنده و مهربان. خدایا، این کشور را امن، سخاوتمند و پرنعمت قرار ده، و همچنین دیگر سرزمینهای مسلمانان را.